علیرضا جشنیان

ساخت وبلاگ
    ای شب از رويای تو رنگين شده سينه از عطر توام سنگين شده ای به روی چشم من گسترده خويش شاديم بخشيده از اندوه بيش همچو بارانی که شويد جسم خاک هستيم زآلودگی ها کرده پاک   ای تپش های تن سوزان من آتشی در سايه ی مژگان من ای ز گندمزارها سرشارتر ای ز زرين شاخه ها پر بارتر ای در بگشوده بر خورشيدها در هجوم علیرضا جشنیان...
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balirezajashniane بازدید : 278 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 20:50

حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چندمحرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسیدهم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقابفرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند قند آمیخته با گل نه علاج دل ماستبوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذرتا خ علیرضا جشنیان...
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balirezajashniane بازدید : 331 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 20:50