ای شب از رويای تو رنگين شده
سينه از عطر توام سنگين شده
ای به روی چشم من گسترده خويش
شاديم بخشيده از اندوه بيش
همچو بارانی که شويد جسم خاک
هستيم زآلودگی ها کرده پاک
ای تپش های تن سوزان من
آتشی در سايه ی مژگان من
ای ز گندمزارها سرشارتر
ای ز زرين شاخه ها پر بارتر
ای در بگشوده بر خورشيدها
در هجوم علیرضا جشنیان...
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : balirezajashniane بازدید : 278 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 20:50